École Saint Louis Tehran
داریوش شایگان
۱۳۱۳ (تهران) –۱۳۹۷ (تهران)
فیلسوف، نویسنده
داریوش شایگان متفکر، فرهنگپژوه، فیلسوف، نویسنده، ادیب، شاعر، هندشناس، پژوهشگر ادبی، مترجم و مدرس دانشگاه بود. اهالی اندیشه و ادب و پژوهشگران، او را متفکر، فیلسوف و فرهنگپژوهی چندزبانه و نویسندهای بیپروا میدانند که دورههای مختلف فکری را در زندگی تجربه کرد. هم شعر سرود و هم عمیقاً به فلسفه، تصوف و ادیان شرقی پرداخت. واهمهای از دگرگونی و بازشناسی عقایدش نداشت. بسیاری معتقدند که شایگان براساس تجارب زیسته خود بیآنکه در قیدوبند چیزی باشد، میاندیشید و مینوشت و در تاملات و اندیشههایش در طول چند دهه از تقابل و تعارض میان تمدنهای کهن شرقی با فرهنگ مدرن غربی به آشتی میان آن دو رسید. آراء و اندیشههای او محل بحثهای دامنهداری است و موافقان و مخالفان بسیاری درباره او نوشتهاند که از آن صرف نظر کرده و کوتاه به داستان عمر پربارش می پردازیم.
داریوش شایگان از بطن یک خانواده چند فرهنگی و چند زبانی برخاست. مادرش از بزرگزادگان گرجستان، اهل سنت و دارای فرهنگ روسیقفقازی و پدرش اهل آذربایجان، بازرگانی شیعه و متمول بود. در خانه زبانهای گرجی، روسی، ترکی عثمانی را از مادر و دو زبان ترکیآذری و فارسی را از پدر آموخت. در ادامه با تحصیل در مدرسه فرانسوی سنلوئی زبان فرانسه را نیز آموخت. سنلوئی اما برای او محصل تحصیل صرف نبود بلکه بستری بود برای آشنایی با اقلیتهای قومی مختلف. او در این باره می گوید: <<مدرسه سنلوئی یک نهالستان واقعی از همه اقلیتها بود: ارامنه، آسوریها، یهودیان >> نزدیکترین دوستان هممدرسهای، معلم ویولون و معلم انگلیسی او نیز ارمنی بودند. پزشک خانوادگیشان زردتشتی و رانندهشان آسوری بود. بدین ترتیب شایگان در فضایی آکنده از برخورد و تلاقی فرهنگها، اندیشهها، باورها و زبانهای گوناگون به استقبال زندگی رفت. در ۱۵سالگی و درحالیکه هنوز دبیرستان را تمام نکرده بود راهی انگلیس شد. این جدایی از خانواده، شکوفایی قوای ذهنی، آشنایی با دنیای جدید و پیگیری علایقش را بهارمغان میآورد. او خود از این دوران با عنوان «گسستن از بند ناف» یاد میکند. در انگلیس دیپلم گرفته و به ژنو سوئیس میرود. یک سال در دانشگاه، رشته پزشکی میخواند؛ اما دلبستگی و علاقهاش به ادبیات و هنر و فلسفه، او را به وادی دیگری میکشاند و برخلاف میل پدر که میخواست پسرش در رشته پزشکی یا مهندسی درس بخواند، همزمان تحصیل در رشتههای علومسیاسی و فلسفه و زبانشناسی را در دانشگاه آغاز میکند. او سالها به تحصیل و مطالعه در غرب و شرق پرداخت و در نهایت در سال۱۳۴۶ برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری در دانشگاه سوربن راهی فرانسه شد. مدرک دکتری خود را با رسالهای در موضوع هندوئیسم و تصوف دریافت کرد و پس از آن برای تدریس در دانشگاه تهران مشغول بهکار شد. شایگان هم بهفارسی نوشت و هم بهفرانسه. یکی از معروفترین و برجستهترین آثارش، «آسیا در برابر غرب» است که دوازده بار تجدیدچاپ شده است. «پنج اقلیم حضور» بحثی درخصوص خصلت شاعرنگی ایرانیان، «جنون هوشیاری» درباره بودلر شاعر نامآور فرانسوی، «فانوس جادویی زمان» درباره رمان «در جستوجوی زمان ازدسترفته» شاهکار مارسل پُرست رماننویس سرشناس فرانسوی، سه اثر ارزشمند دیگر شایگان در حوزه ادبیات در دهههای پایانی عمر وی است. شایگان علی رغم علاقه واافرش به زبان فارسی معتقد بود بهزبان فرانسه بهتر میتواند عقایدش را مفهومپردازی کند از این رو عمده آثارش را به این زبان نوشت و تألیفاتش جایگاه بسزایی در ادبیات فرانسه یافته است. او در سال۲۰۰۲ نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه دریافت کرد. در نهایت در بهار سال ۱۳۹۷ دفتر عمر پر ثمرش به پایان آمد و در ۸۳سالگی چشم از جهان بست. خود درباره مرگ میگوید: «از هفتاد بهبالا میدانی که بهسوی مرگ میروی. این است که حالا برای من مرگ، رهایی است. پرونده بسته میشود و تمام»