École Saint Louis Tehran
احمد وثوق
۱۲۷۸(آشتیان)-۱۳۵۴(تهران)
سیاستمدار، از امیران ارتش
احمد وثوق دیماه ۱۲۷۸ متولد شد. پدرش غلامعلی از اهالی آشتیان بود و بعد از آن که با دختر حاجی بنانالسلطنه، لشکرنویس مملکت آذربایجان، ازدواج نمود ملقب به وثوق لشکر شد، درحالیکه اصلا با لشکر و لشکریان ارتباطی نداشت و شغلش پیشکاری دارایی کرمان بود. پدر احمد پس از این شغل به تهران بازگشت و تا آخر عمر شغل دولتی بر عهده نگرفت و به طور کلی از سیاست کناره گرفت.
وثوق تحصیلاتش را در کودکی با معلم سرخانه شروع نمود؛ سپس به مدرسه تربیت رفت که از مدارس دوران تجدد محسوب میشد. او از همین دوران به شعر و ادبیات علاقه زیادی داشت. پس از مدرسه تربیت وارد مدرسه فرانسوی سن لوئی شد و در آنجا گواهینامه ششساله ابتدایی را دریافت نمود. با شروع جنگ جهانی اول او مدتی را در کالج آمریکایی و مدتی را هم در مدرسه علوم سیاسی به تحصیل ادامه داد و پس از آنکه به علت جنگ دیگر کلاسهای عالی تشکیل نشد، برای ادامه تحصیل راهی اروپا و ابتدا کشور فرانسه شد و در آنجا گواهینامه متوسطه علمی و گواهینامه علمی رشته ادبیات را کسب نمود.
احمد وثوق علاقه داشت تحصیلات عالی را در رشتههای سیاسی و حقوق انجام دهد، درحالیکه پدرش تمایل داشت او رشتههای فنی و صنعتی را انتخاب نماید. او یک سال را به تحصیل در رشته حقوق در فرانسه گذراند؛ سپس به آلمان رفت تا بنابر تمایل پدرش در رشتههای فنی تحصیل نماید و همچنین زبان آلمانی را فرا گیرد، اما پس از مدتی تحصیل در رشته شیمی که مورد علاقهاش نبود مسیر زندگی او عوض شد.
ازآنجاکه وثوق اشتیاق زیادی به رشته شیمی نداشت، همچنین تسلط آنچنانی بر زبان آلمانی پیدا ننمود و از طرف دیگر آشنایی با شخصی به نام سرهنگ شفائی در برلین، که از دوستان برادرش بود و احمد را تشویق نمود که در رشتههای نظامی ادامه تحصیل بدهد، او رضایت پدرش را برای تحصیل در رشته نظام جلب نمود و به این منظور راهی سن سیر فرانسه شد. در آنجا با بسیاری از افسرانی که به فرمان رضاشاه برای تحصیلات نظامی به فرانسه اعزام شده بودند آشنا شد و پس از گذراندن تحصیلات نظامی به ایران بازگشت. او از سال ۱۳۰۴ که وارد خدمت نظام شد تا ۱۳۳۰ که وارد کابینه مصدق شد مشاغل و مناصب مهم نظامی را برعهده داشت.
وثوق پس از پشت سر گذاشتن چند درجه، فرمانده پیادهنظام شد، اما پس از مدتی خواهان انتقال به وزارت عدلیه و استخدام در آنجا شد که با این کار موافقت نشد. سال ۱۳۱۴ با تأسیس دانشگاه جنگ توسط افسران فرانسوی وثوق به آنجا منتقل شد که فرصت خوبی برای ادامه تعلیمات عالیه نظامی او بود. او در این دوره با همکاری محمود امینی، کار ترجمه و انتشار کتاب «سربازنامه» را انجام داد و با شروع جنگ جهانی دوم به مأموریت اصفهان فرستاده شد؛ چون آنجا قرارگاه فرماندهی کل قوا شده بود.
احمد وثوق پلههای ترقی را پس از گذراندن دوره دانشگاه جنگ طی نمود. او در سال ۱۳۲۱ به درجه سرهنگی نائل شد و در سال ۱۳۳۷ درجه سپهبدی را دریافت نمود. در دوره خدمت در ارتش مسئولیتهای مختلفی به وثوق واگذار شد که برخی از آنها عبارت بودند از: فرماندهی مرکز تعلیماتی آمادگاه، فرماندهی لشکر شرق، معاونت و فرماندهی دانشگاه جنگ و…؛ همچنین او در این دوره مأمور مراجعه به مرکز و آذربایجان، بازرسی، بازدید از مؤسسات نظامی و مراکز تعلیماتی آمریکا و فرانسه نیز شد. یکی از مسئولیتهای مهم وثوق فرماندهی ژاندارمری کل کشور بود و در این مورد پرویز افسر، که خود از نظامیان آن دوره است، معتقد است احمد وثوق از افسران با دانش ارتش شاهنشاهی بود که برای بالا بردن سطح دانش و معلومات افسران و درجهداران بسیار تلاش نمود؛ به طوری که جلسات سخنرانی در باشگاه افسران تشکیل می داد همچنین برای مجله ژاندارمری و پیشرفت آن بسیار فعالیت نمود.
اولین پست سیاسی احمد وثوق معاونت پارلمانی وزارت جنگ در کابینه اول مصدق بود که بعد از استعفای سپهبد نقدی از وزارت، به این مقام رسید. او در دوره نخستوزیری محمد مصدق و دولت سه روزه احمد قوام ابتدا به معاونت وزارت جنگ و سپس به فرماندهی ژاندارمری کل کشور رسید. او همچنین در کابینه دوم مصدق به معاونت وزارت دفاع ملی و سپس ریاست دانشگاه جنگ منصوب شد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ احمد وثوق در کابینه فضلالله زاهدی هم سمت معاونت وزارت جنگ را برعهده داشت و سرانجام در کابینههای حسین علاء و منوچهر اقبال عهدهدار وزارت جنگ شد.
در زمان محاکمه ارتشبد عبدالله هدایت وثوق نیز به دادگاه احضار و مدتی زندانی شد. سرلشکر وثوق سرانجام در سال ۱۳۵۴ در تهران فوت کرد و در ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. از او کتاب خاطراتی به نام «خاطراتی از پنجاه سال تاریخ معاصر» منتشر شدهاست.